نظام جمهوری اسلامی متشکل از دو گفتمان است که به فراخور شرایط یکی از آنها به عنوان گفتمان مسلط و دیگری در حاشیه قرار میگیرد. در این گفتمانها مناقشاتی در مورد هویت زن وجود دارد. معانی که این واژه به خود گرفته به نوع خاصی از گفتمان بستگی دارد که به آن ماهیت و هستی میبخشد. مقاله حاضر توصیفی بر شناخت مسائل زنان از دریچه نگاه تولید کنندگان گفتمان اصلاح طلبی و سنت گرایی فقهی است. سوال مورد بررسی عبارت است از اینکه مسئله زن در گفتمانهای پس از انقلاب اسلامی چگونه بیان شده است؟ این مقاله بر آن است تا با استفاده از امکانات مفهومی گفتمان این مساله مورد کنکاش و بررسی قرار گیرد.